جدول جو
جدول جو

معنی باب النقب - جستجوی لغت در جدول جو

باب النقب
(بُنْ نَ)
دروازه و کویی به بغداد. (عیون الانباء ج 1 ص 154)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُلْ)
الباب والابواب. (آنندراج). دربند شروان است. رجوع به باب الابواب شود:
کجا گریزم سوی عراق یا اران ؟
کجا روم سوی ابخاز یا به باب الباب ؟
خاقانی.
فرش چو خور مهتاب را آراست باب الباب را
چون در سه ظلمت آبرا انوار یزدان پرورد.
خاقانی.
بشروان گرکرم رنگی نمیداشت
به باب الباب هم بوئی ندارد.
خاقانی.
ازنهیب این چنین سد کوست فتح الباب فتح
سد باب الباب لرزان شد بزلزال فنا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(بُنْ نو)
یکی از دروازه های بغداد. (تجارب الامم چ عکسی لیدن ج 2 ص 323)
لغت نامه دهخدا
(بُنْ نَ)
یکی از پنج دروازۀ شهر قاهره: صفت شهر قاهره، پنج دروازه دارد... باب النصر... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین ص 63) (عیون الانباء ج 2 ص 171)
لغت نامه دهخدا
(بُنْ نَ)
موضعی در مدینه: مغیره که او را ’ادهی العرب’ گفتندی گفت: زنهار که با علی (ع) بیعت مکنید و دیگری را اختیار کنید که کفایت است رسالت در بنی هاشم، تا ایشان بسقیفه رفتندو بر ابوبکر ابوقحافه بیعت کردند و فاطمۀ زهرا روزبیعت به باب النجد آمد و گفت... (کتاب النقض ص 28)
لغت نامه دهخدا
(بُ ن نا)
قریه ای است بمسافت کمی در مشرق شهر خفر. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(بُلْ مَ دَ)
بغازی است مابین بحر احمر و خلیج عدن و میان انتهای جنوبی جزیره العرب و ساحل افریقا و 26 هزار گز وسعت دارد، جزیره پریم (یامیون) و برخی از جزائر کوچک آنرا بدو قسمت منقسم سازند، آن قسمتی که در بین جزیره نام برده و ساحل یمن واقع است، تنک و کم عمق و طرف دیگرش وسیع و عمیق میباشد. در ساحل جزیره العرب به محاذات جزیره مذکور دماغۀموسوم به ’رأس منهلی’ موجود است در 12 درجه و 41 دقیقه و 10 ثانیۀ عرض شمالی و 41 درجه و 6 دقیقه و 22 ثانیۀ طول شرقی واقع است. در ساحل افریقا نیز بمحاذات جزیره دماغۀ موسوم به ’رأس سبحان’ هست. جزیره مذکور را دولت انگلیس بتصرف درآورد و بدانجا استحکاماتی ساخت و عساکری مقیم کرد و در نتیجه مالک و صاحب بغاز شد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2) (لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 2). لنگرگاهی است در دریای یمن. (منتهی الارب). لنگرگاهی است در دریای یمن بمعنی دروازۀاشکها، وجه تسمیۀ او این است: بندر مذکور برای کشتیها و سفاین بسیار خوفناک بوده و اکثر کشتیها در آنجا غرق و تلف میشدند و اهل کشتی بر اتلاف جان ها و مالهای خود آنجا سیل سرشک روانه میکردند ازین حیث مسمی باین اسم شد. (آنندراج) : داریوش بزرگ دریای مغرب را با دریای احمر بتوسط یکی از شعب نیل اتصال داد و از این زمان کشتیها از بحرالجزایر و دریای مغرب به دریای احمر رفته و از باب المندب گذشته به دریای عمان وارد میشدند. (ایران باستان، ج 2 ص 1491، ج 1 ص 230) (تاریخ مغول چ اقبال ص 574). و رجوع به مندب شود
لغت نامه دهخدا
(بُلْ عُ)
از دروازه های شهرالمریه در اندلس بوده است که بر بالای آن شکل عقابی از سنگ نقش است و دارای منظرۀ شگفتی است. (الحلل السندسیه ج 1 ص 202)
لغت نامه دهخدا
(بُطْ طی)
یکی از سیزده مشهد بنام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب به بصره، و آن مشهدی است در پهلوی مسجد جامع. (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین ص 131) ، لقب عباس بن علی بن ابیطالب (ع) نزد شیعه، لقب علی اصغر نزد شیعه
لغت نامه دهخدا
(بُسْ سَ قَ)
یکی از نه در بیت المقدس:... و دری دیگر است هم برین دیوار که آنرا باب السقر گویند... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین ص 32)
لغت نامه دهخدا
(بُذْ ذَ هََ)
یکی از ده دروازۀ قصرالمعزلدین الله بقاهره:... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل غیراز آنکه در زیر زمین است: باب الذهب.... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین ص 62).
آن خداوند که صد شکر کند قیصر
گر به باب الذهب آردش به دربانی.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(بُلْ حَ)
یکی از دروازه های بغداد است که در آنجا محلۀ بزرگی بنام حربیه واقع است. دروازۀ مزبور به حرب بن عبدالملک یکی از سرداران ابوجعفر منصور منسوب است و در باب حرب مقبرۀ امام احمد بن حنبل و بشرالحافی و ابوبکر خطیب و گروه بیشمار از دانشمندان و پارسایان و مشاهیر مسلمانان است. (از معجم البلدان ذیل باب الحرب و حربیه) (مراصد الاطلاع). رجوع به تجارب الامم چ عکسی لیدن ج 2 ص 298 شود. در تاریخ امام یافعی مسطور است که احمد حنبل از خواص اصحاب امام شافعی بود.... مدت حیاتش هفتاد و هشت سال بود ومدفنش باب حرب است. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 270)
لغت نامه دهخدا
تنگه اشک گذرگاهی دریایی است که در روزگاران پیشین کشتیبانان با ترس و لرز از آن می گذشته اند و بر کشتی های شکسته و سر نشینان آن ها می گریسته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باب الباب
تصویر باب الباب
در بند در بند
فرهنگ لغت هوشیار